نارین قلعهی میبد یزد، یکی دیگر از بناهای تاریخی و باشکوه ایران کهن در دوران ساسانی است که معماری و هنر سازندگان آن، موجب تحسین باستانشناسان و تاریخدوستان شده است. این بنای کهن سال ۱۳۵۴ با شمارهی ۳۴۹۰ به ثبت ملی رسیده است. با گشت نوید و وب سایت نوید ۲۴ همراه باشید تا اطلاعاتی مفید در مورد معماری و تاریخچهی این اثر تاریخی شگرف، در اختیار شما عزیزان قرار دهیم.
کشور ایران با قدمتی بالغ بر چندین هزار سال، یکی از سرزمینهایی است که میتوان از آن به عنوان مهد فرهنگ، تاریخ و تمدن بشری نام برد. بناهای متعدد و باشکوه تاریخی قد کشیده در جایجای این سرزمین کهن، همچون گوهری است تابناک که موجبات فخر و مباهات نسل امروز را فراهم کرده است.
استان یزد و شهرستانهای تابع این منطقه از کشور، با آثار تاریخی شگفتانگیز و ارزشمندی که در دل خود جایدادهاند، پاسدار بخش مهمی از تاریخ، اصالت، فرهنگ و تمدن ایران کهن به شمار میآیند. این خطه از سرزمین کشورمان، مهد هنر و مهارت مردم روزگاری است دور که حیرت هرگردشگر و باستانشناس داخلی و خارجی را بواسطهی آثار برجای ماندهای همچون مسجد جامع یزد، مجموعهی امیرچخماق، زندان اسکندر، آتشکدهی بهرام و بسیاری دیگر از بناهای ارزشمند و دوستداشتنی برانگیخته است. طراحان و سازندگان نارین قلعه که به نارنج قلعه نیز شهرت دارد، با به کارگیری اصول و زیباییهای معماری در ساخت این عمارت ایران کهن، دژی محکم و استوار را به عنوان اثری مثالزدنی، برای آیندگان به یادگار گذاشتهاند.
نارین قلعه در استان یزد، شهرستان میبد، حدفاصل جادهی ری به کرمان، ۵۰کیلومتری شمال غرب شهر یزد و روی تپهای به ارتفاع ۲۵ متر با شیب کم از قسمت جنوب به شمال (قسمتهایی از قلعه که در حاشیههای بخش جنوبی شهر قرار گرفتهاند، بالغ بر ۲۰ متر نسبت به قسمتهای واقع شده در شمال، از ارتفاع بیشتری برخوردارند) قرار گرفته است. موقعیت نارین قلعه روی این تپه به گونهای است که با ایستادن برفراز آن، میتوان به تمامی شهر میبد و اطراف آن اشراف داشت.
شهرستان میبد، که یکی از قدیمیترین شهرهای ایران و استان یزد به شمار میآید، از قدمتی چندین هزارساله برخوردار است. این شهر به دلیل برخورداری از بافت تاریخی، بسیاری از عمارات و بناهای ارزشمند خود را در فهرست سازمان میراث فرهنگی کشور به ثبت رسانده است. به نظر می رسد براساس کشف سکهای که باستانشناسان آن را به دوران حکومت ساسانیان نسبت میدهند، شهر میبد از اهمیت و اعتبار بسیاری در این دوران برخوردار بوده است. جعفری، نخستین تاریخنویس استان یزد (قرن هشتم) احداث نارین قلعه را به سلیمان نبی نسبت داده است. او با بیان افسانهای، علت ساخت نارین قلعهی میبد توسط حضرت سلیمان (ع) را پنهان کردن گنج وی بازگو میکند.(اما مسلم است که این ماجرا تاریخی نبوده و وجه افسانه ای داشته است) کاوشگران طی حفاریهای صورتگرفته در این مکان، پارهسفالی کشف کردند که بیانگر اطلاعات مهم و زیادی در مورد تمدن و قدمت این عمارت کهن است. به نظر میرسد روی این پارهسفال تصویر موجودی نیمه انسان- نیمه حیوان نقش بسته است که شباهت بسیاری به نقشنگارههای هزارهی سوم قبل از میلاد مسیح که متعلق به تمدن عیلامیها است، دارد. همچنین نارین قلعه در بدو دوران ظهور اسلام نیز از ارزش و اهمیت بسیاری برخوردار بوده است که میتوان از آن به عنوان مکانی مستحکم و غیرقابل نفوذ در مقابل دشمنان و بیگانگان یاد کرد. از نکات جالب و قابل توجهی که در مورد این مکان تاریخی باشکوه وجود دارد، میتوان به حضور شبکههای زیرزمینی قابل تردد اشاره کرد که طراحان و معماران آن دوران، آنها را برای تدارک و تهیهی مایحتاج زندگی افراد ازجمله آب و غذا احداث کردهاند. راههایی که گفته میشود هرگز توسط هیچ بیگانه و متجاوزی فتح نشده است. برخی از باستانشناسان، قدمت سکونت در این مجموعهی تاریخی را حدود ۳ الی ۴ هزار سال قبل از میلاد برآورد کردهاند. براساس قدمت بیان شده، به نظر میرسد نارینقلعه از کهنترین تمدن بشری تاریخ یزد برخوردار است.
کارشناسان معماری براین عقیدهاند که قرار گیری و احداث نارین قلعه روی زمینی بکر صورت نگرفته است. میتوان آثاری از معماری را که به صورت ساختارخشتی در این مکان انجام شده است، در بخشها و لایههای زیرین، قسمتهای زیر دیوار شمالی و بخش شاهنشین مشاهده کرد که نشان از مجموعهای بسیار مهم و ارزشمند دارد. جالب است بدانید که این ساخت و سازها نیز روی بخشی که به نظر میرسد از قدمت بیشتری برخوردار است، صورت گرفته است. البته میتوان دلیل این ادعا را حضور آثاری که بر اثر سوختگی و تنور و همچنین تعدادی سفال مربوط به دوران آهن که در زیر سازهی خشتی وجود دارد، مشاهده کرد. به نظر میرسد که این بنای تاریخی در دوران مختلف مورد ساخت و سازهای متعددی قرار گرفته که نشاندهندهی زمان احداث، گسترش و ترمیم و مرمتهای مختلف صورت گرفته در آن خواهد بود. هر چند بخشهای زیرین که به نظر میرسد متعلق به دوران کهن است، به دلیل مستور بودن یا قابل دسترسی نبودن همچنان نامشخص است. ولی کارشناسان باستانشناسی بر این باورند که تودهی خشتی وسیع قرار گرفته روی آن متعلق به دوران حکومت ساسانیان است. آنها مهر کشف شده و کتیبهی پهلوی مربوط به آنرا دلیل این ادعا بیان کرده که با خشتهایی با ابعاد ۱۲*۲۸*۴۲ ساخته شده است. همچنین به نظر میرسد که در دوران اوایل ظهور اسلام، این قلعه را به عنوان محل سکونت مورد استفاده قرار میدادند. چراکه میتوان بخشهایی از معماری قرن چهارم و پنجم هجری قمری را در این مجموعه مشاهده کرد. هرچند به نظر میرسد عملیات تعمیر، مرمت و ساخت در نارین قلعه، در دوران حکومت آل مظفر به پایان رسیده است. ازجمله این بازسازیها را میتوان در بخش شاهنشین، مردمنشین، برج و باروها و خندق مشاهده کرد. معماران معتقدند مرمتهایی که در این قسمتها صورت گرفته بدون درنظر گرفتن اصول درست معماری و غیر مستحکم بوده که به صورت دیوارهایی به صورت چینه و خشت مشاهده میشود. آنها معتقدند سازندگان، این مرمتهای غیر اصولی را با شتاب و عجله انجام دادهاند.
نارین قلعه که در بین گذشتگان به نام دژ دالان نیز شهرت داشته روی تپهای مرتفع احداث شده است که با قرار گیری بر آن میتوان به تمامی شهرستان میبد و اطراف آن اشراف داشت. برخی از کارشناسان معماری معتقدند که این عمارت عظیم تاریخی، دژی است کهن که به عنوان یکی از بناهای خشتی برجایمانده از دوران ایران کهن محسوب میشود که به دلیل نوع معماری به کار رفته در آن، همچنان محکم و استوار از دل تاریخ قدبرافراشته است. باستانشناسان و معماران، مساحت این بنای تاریخی که قدمت آن را به دوران اشکانی و پیش از اسلام نسبت دادهاند، بالغ بر ۳ هکتار در بخش شاهنشین ودر بعضی منابع ۱۵۰۰۰مترمربع نام برده شده که به نظر این عدد، به بخش شارستان آن مرتبط است. معماران و طراحان سازندهی این اثر ایران کهن، قلعهی میبد را به صورت هفت طبقه و به گونهای احداث کردند که از برج و باروها و دربندهای مختلفی برخوردار است.
از نکات معماری جالب و مهم صورت گرفته در ساخت و احداث این مجموعهی عظیم تاریخی، میتوان به حفر خندقی که نقبهای زیر آن تا امتداد یک فرسنگ نیز ادامه دارد، اشاره کرد. همان گونه که در تمامی شهر قلعههای ایران حفر خندق بخشی از امور دفاعی شهر بوده در طراحی این شهر قلعه نیز حفر خندق را به دلیل انجام امور دفاعی و نظامی در مقابل تجاوز و حملهی بیگانگان در نظر گرفتهاند. معماران ایران کهن، برای نارین قلعهی میبد یزد، ۴برج گرد که از ارتفاع زیادی برخوردار است، تعبیه کردهاند که متاسفانه در عصر حاضر تنها بخش مرکزی آنها برجای مانده است. همچنین ساخت اتاقهای فراوان در این قلعهی تاریخی و ارزشمند یکی دیگر از بخشهای معماری انجام شده در این دژ استوار است که تنها بخشهایی از این اتاقهای کوچک که به صورت تودرتو و متصل به یکدیگر تعبیه شدهاند، قابل مشاهده و دسترسی است. درحالیکه تعداد زیادی از این اتاقها به دلیل حضور در قسمتها و طبقات زیرین قلعه و فروریختن راهروها قابل دسترسی و اکتشاف نیستند. برخی از کارشناسان معماری معتقدند که در ابتدا این قلعه را با حفر خندق پیریزی کرده و سپس پنج طبقه را با استفاده از مصالح خشت و گل احداث کردند. ابعاد خشتهایی که در ساخت این بنا مورد استفاده قرار گرفته است با یکدیگر متفاوت بوده و همین امر بیانکنندهی ساخت و تکمیل قلعه در دوران مختلف تاریخی است. برخی از این خشتها که احتمال میرود در دوران مادها استفاده شده باشند، از ابعادی برابر با ۱۰*۲۴*۴۰ سانتیمتر برخوردارند.
تختهپلی برای این درگاه تعبیه شده که به دلیل احداث خیابان در سال ۱۳۴۳ با عمارتهای واقع در بخش جنوبی قلعه، از بین رفته است. به نظر میرسد که علت تعبیهی این تختهپل که در بخش غربی قلعه واقع شده، ارتباط قلعه با شهر بوده است که در مواقع لزوم، بر خندق قرار گرفته و آن را مستور میکرد. دروازهای نیز که به عنوان دروازهی ورودی ساخته شده است، در بخش غربی قلعه و با ساخت دو برج که در دو طرف دربند قرار گرفتهاند، مسئولیت نگهداری و محافظت از آن را به عهده داشتند. حضور چاهی بسیار قدیمی با ابعادی برابر با ۱*۳۰*۳۰۱ سانتیمتر است که از شکل هندسی چهارضلعی برخوردار بوده است.
در واقع میتوان گفت که نارینقلعه از دو قسمت اصلی برای سکونت و زندگی تشکیل شده است که به دو بخش بالایی و پایینی شهرت دارد. در بخش پایینی خسارات و خرابیهای بسیاری صورت گرفته است که میتوان به بخش مردمنشین، مسجد، حمام و گذرگاهها و دیگر بخشهای شهری اشاره کرد که امروزه اثری از آنها باقی نمانده است که به این بخش در معماری شهری شارستان می گویند. این درحالی است که در بخش بالایی که به حاکمنشین معروف است، عمارات و مکانهایی در سه طبقه احداث شده است که از دربند سوم شروع و با حرکتی حلزونی شکل در بخش شاهنشینی که به شاهنشین مظفری معروف است، پایان مییابد. نور تامین شدهی فضاهای سرپوشیده نیز به صورت سوراخهایی که به عنوان روزنه در بخشهای بالایی دیوارها قرار گرفتهاند، ایجاد میشود. نارین قلعهها ویا شهر قلعهها که در مناطق مختلف ایران به چشم میخورند، نوعی تاریخ شهرسازی مصوری هستند که از دوران باستان برای ما به یادگار مانده است. نارینقلعهی میبد نیز بعد از ارگ بم بزرگترین شهر قلعهی خشتی ایران است که دارای ساختاری همانند ساختار ارگ بم بوده و به همان اندازه زیبا و شکیل که چشم هر بینندهای را در شهر زیبای میبد مینوازد. برای اطلاعات بیشتر از این مجموعه میتوانید به مقالهی ساختار شهر قلعهی ارگ بم در سایت کجارو مراجعه کنید.
در ارائهی این مقاله سعی شد تا اطلاعاتی جامع و مفید را در مورد معماری و تاریخچهی این بنای تاریخی وارزشمند در اختیار شما دوستان قرار دهیم. امید است توانسته باشیم به این مهم دست یابیم. منتطر نظرات سازندهی شما دوستان کجارویی هستیم.
از یزد همواره به عنوان نماد استقامت در دل کویر یاد میشود. منطقهای که از لحاظ تاریخی نیز، قدمت زیادی دارد. با گشت نوید و وب سایت نوید ۲۴ همراه باشید، تا با حقایق و نکات جالبی از یزد آشنا شوید.
شهر بادگیرها و قناتها یا شهر خشتی؛ فرقی نمیکند چه عنوانی را برای یزد برگزینید. یزد همواره از مهمترین مقصدهای گردشگری برای علاقهمندان به کویر است. شهری که در طبیعت خشن کویر قد علم کرده و با سعهی صدر مثالزدنی مردمش، روز به روز در حال آبادانی هر چه بیشتر است.
در این مقاله نیز به دانستنی های جالب شهر یزد پرداختهایم.
۱. «یزد» واژهای باستانی است که ریشه در «یشت» یا «یزت» و «یسن» دارد و به معنای ستایش، نیایش، پرستش و ایزد است. همچنین از «ایساتیس» و «دارالعباده» به عنوان نامهای قدیم این شهر یاد میشود.
۲. عنوان «دارالعباده» بعد از آمدن اسلام و گرایش مردم یزد به دین اسلام به این شهر داده شد. این نام در دوران سلجوقیان در سال ۵۰۴ قمری انتخاب شد تا به عنوان منطقهای برای عبادت مطرح شود.
۳. شهرستان یزد مرکز استان یزد بوده و در درهای وسیع و خشک و محصور بین رشته کوههای شیرکوه و خرانق قرار گرفته است.
۴. قدمت این شهر به دوران ساسانیان باز میگردد.
۵. شهرداری یزد در سال ۱۳۱۰ احداث شد.
۶. مردم استان یزد، از نژاد آریایی هستند و به دلیل موقعیت جغرافیایی و سوابق تاریخی این منطقه، کمتر با نژادهای غیر ایرانی آمیختهاند. زبان مردم نیز، فارسی با لهجه یزدی است.
۷. شهرستان یزد دومین شهر خشت خام و تاریخی جهان است.
۸. وسعت شهرستان یزد، ۲۴۹۱ کیلومتر مربع است.
۹. یزد، دارای آب و هوای گرم و خشک و بیابانی است. نوسان دما در تابستان و زمستان و حتی در شب و روز بسیار متغیر است. به عبارتی میتوان گفت، یزد دارای دو فصل است. فصل بلند گرما، از اسفند تا مهر و فصل کوتاه سرما، از آبان تا اواخر بهمن.
۱۰. شرایط خاص مناطق حاشیهی کویر، میزان اندک باران، حرکت ماسههای روان و کمبود منابع تأمین آب، موجب شده تا ۲۸٪ وسعت استان یزد فاقد بهرهدهی اقتصادی باشد.
۱۱. بارزترین ویژگی شهر، معماری خاص آن است. قناتها، بادگیرها، منارهها و گنبدها از مشخصترین جنبههای ظاهری معماری شهر است. از بادگیرها برای گرفتن جریان باد و خنک کردن فضای ساختمانها، استفاده میشود.
۱۲. اکثر دانشمندان قرن هفتم و هشتم برای در امان ماندن از هجوم مغول، این شهر را مرکز فعالیت خود قرار دادند.
۱۳. بیشتر مردم یزد، مسلمان و شیعه هستند. همچنین گروه بزرگی از زرتشتیان ایران در یزد ساکن هستند. اقلیت کوچکی از یهودیان و مسیحیان کشور نیز، ساکن این منطقه هستند.
۱۴. جمعیت شهرستان یزد، حدودا ۶۰۰ هزار نفر است. در حالی که استان یزد جمعیتی نزدیک به یک میلیون نفر دارد.
۱۵. معادن مهم این استان مانند آهن، مرمر، ماسه سنگ و سرب نقش مهم و سازندهای در تحولات اقتصادی و عمرانی استان داشته است.
۱۶. این منطقه دارای ۱۲ پارک بزرگ و ۱۵۳ پارک کوچک است.
۱۷. یزد از نظر رتبهبندی کشوری نیز، پنجمین استان صنعتی کشور به شمار میآید.
۱۸. یزد با داشتن بیش از سه هزار واحد صنعتی، در فهرست شهرهای آلودهی ایران قرار دارد.
۱۹. صنایع بزرگی همچون نساجی، فرش، ذوبآهن، فولاد، ذغال سنگ، کاشی، کابل و فیبرنوری، غذایی، زرگری و طلاسازی در این منطقه قرار گرفته است.
تا کنون در مجموعه مقالات خلیج فارس را بهتر بشناسیم، با تاریخ، اسناد و شماری از جزایر شاخاب پارس آشنا شدهایم. در این مقاله با شماری از مهمترین آبزیان خلیج فارس همچون کوسهها، دلفینها، نهنگها و لاکپشتهای خلیج همیشه فارس آشنا میشویم. با گشت نوید و وب سایت نوید ۲۴ همراه باشید.
پهنههای نیلگون خلیج همیشه فارس یکی از بزرگترین پناهگاههای موجودات دریایی مانند مرجانها، ماهیهای تزئینی کوچک، ماهیهای خوراکی و غیرخوراکی، صدفها، حلزونها، نرم تنان، شقایقهای دریایی، اسفنجهای دریایی، عروسهای دریایی، لاکپشتها، دلفینها، کوسهماهیها و بسیاری از موجودات دریایی دیگر است که از هزاران سال پیش تا امروز به حیات خود را زیر این دریای پارسی ادامه دادهاند.
خلیج فارس با وجود تمام مشکلات محیطی و اقلیمی حاکم بر آن از تنوع زیستی بالایی برخوردار است، به گونهای که زیستگاه صدها گونه ماهی به شمار میآید که تعداد زیادی از آنها بهرهبرداری اقتصادی دارند. علاوه بر ماهیها بیش از ۳۰۰ تا ۴۵۰ نوع دیگر آبزی نیز در خلیج فارس زندگی میکنند. در مقاله به معرفی برخی از مهمترین آبزیان خلیج فارس میپردازیم.
بیش از ۱۵۰ نوع ماهی متفاوت در خلیج فارس یافت میشود. اغلب آبزیان خلیج فارس بهجز چند مورد که وارد آبهای کارون، بهمن شیر و اروند میشوند، در آبهای شور زندگی کرده و در همان جا تخمریزی و تولیدمثل میکنند. از مهمترین انواع ماهیهای تجاری خلیج فارس میتوان به زبیده، حلوا سفید، قباد، شیر ماهی، شانک، سنگسر، پیش ماهی، هامور، سیکین، کارفه، طوطی، حلوا سیاه، شوریده، خبور، کفشک، سرخو، خابور و سبور اشاره کرد.
خلیج فارس مأمن صدها گونه ماهی تزیینی است که برخی از نمونههای آن مانند گونه امپراتور در جهان نادر هستند. از دیگر ماهیهای تزیینی میتوان جراح دم زرد، آنتندار، دلقک آبی، کاردینال، هامور، سقماهی، دم گاری، نئون، آرایشگر، صندوق ماهی شاخدار، خروس دریایی، پیکاسو، ملوان، چیتی، شقایق، ژله و پیکاسوی مشکی را نام برد.
مردم کرانههای خلیج فارس به خرچنگ سنگو یا سینگو میگویند. خلیج فارس زیستگاه انواع سینگوها است که از جمله میتوان به سینگو آدمی، سینگ گلکری، سینگو شه یوب، یسنگ باکمال، سینگ گاری، سینگو ملأ، سینگو مرجان و خرچنگی با رنگ قرمز اشاره کرد.
یکی از محصولات ارزشمند خلیج فارس و دریای عمان میگو است. میگوی خلیج فارس از جنس پناناس است و بین ۷ تا ۱۵ سانتیمتر طول دارد. میگو از خانواده سختپوستان است که در اغلب آبهای جهان اعم از آب شور و شیرین یافت میشود.
میگو منبعی غذایی برای موجودات دریایی و انسانها است. همانند سایر غذاهایی دریایی، سرشار از کلسیم، فسفر، ید و پروتئین است. همچنین میگو دارای ۱۲۲ تا ۲۵۱ میلیگرم کلسترول است. فصل صید میگو معمولا از مرداد تا اواسط آبان هر سال است و پس از آن چون فصل تخمگذاری میگو فرا میرسد، ممنوعیت صید آغاز میشود و تا اردیبهشت ادامه مییابد. صید میگو سالی دو بار انجام میشود.
۱۱ گونه از تیره بالنها و والها در خلیج فارس زندگی میکنند. از جمله بزرگترین آبزیان حال حاضر جهان، نهنگ آبی است که طولی بین ۲۰ تا ۳۶ متر و وزنی بین ۶۰ تا ۱۷۸ تن دارد و سرعت آن به ۸ تا ۳۰ مایل در ساعت میرسد. این نهنگ بچهای به طول ۷ متر و وزن ۷ تن به دنیا میآورد که روزی ۶۰۰ لیتر شیر میخورد، اما غذای مادر منحصر به سختپوستان و پلانکتونها است.
نهنگ باله پشتی دومین آبزی بزرگ جهان به شمار میآید. این نهنگ نیز در تمامی پهنه خلیج فارس بهویژه دهانه دریای عمان و خلیج شرقی جاسک یافت میشود. نهنگ گوژپشت از دیگر نهنگهای خلیج فارس است که سرعتی معادل ۸ تا ۱۰ کیلومتر دارد و تیغههای دندانی که آن را در هر طرف ۲۷۰ تا ۴۰۰ عدد است و طول هر تیغه به ۸۰ سانتیمتر میرسد. این نهنگ قادر است تا ۳۵ دقیقه زیر آب بماند، نهنگ خاکستری سرعت حیرتآوری معادل ۶۰ کیلومتر در ساعت دارد. نهنگ قاتل که بسیار نادر و کمیاب است از دیگر نهنگهای خلیج فارس به شمار میآید.
بیش از ۲۰۰ میلیون سال است که لاکپشتهای دریایی در آبهای نواحی گرمسیری و فلات قاره زندگی میکنند. جانوران بزرگی که انگشتان دست و پاهایشان به بالههایی برای شنا تغییر شکل یافته و از آنها شناگران قابلی ساخته است. پنج نوع از هشت نوع لاکپشتهای دریایی که در جهان وجود دارد در آبهای خلیج فارس و دریای عمان زندگی میکنند. لاکپشت پوزه عقابی یکی از این گونهها است که به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارد. این لاکپشت در خلیج فارس از همنوعان خود در جهان کمی کوچکتر و کم وزنتر است.
طول متوسط لاک آنها بین ۷۰ تا ۸۰ سانتیمتر و پهنای آن ۶۰ تا ۷۰ سانتیمتر و وزن متوسط آنها ۴۰ کیلوگرم است. عمده غذای آنها اسفنجها، مرجانهای نرم و حلزونهای دریایی است. به همین علت آروارههای آنها به شکل منقار عقاب درآمده است. تخمگذاری لاکپشتهای پوزه عقابی از ابتدای فصل بهار شروع میشود و تا پایان فصل ادامه مییابد. لاکپشتها معمولا شبها به ساحل میآیند. نرها هرگز به ساحل زادگاهشان برنمیگردند، ولی لاکپشتهای ماده پس از رسیدن به سن بلوغ که معمولا پس از سی سالگی است برای تخمگذاری به همان ساحلی برمیگردند که در آن زاده شدهاند.
لاکپشتها در نیم ساعت حدود ۱۰۰ تخم میگذارند. نوزادها پس از ۴۵ تا ۷۵ روز از تخم بیرون آمده و با تلاش و زحمت فراوان خود را از میان شن و ماسهها به بیرون میکشند. طول بچه لاکپشتها ۵ سانتیمتر و وزن آنها کمتر از ۲۰ گرم است. نوزادها بعد از بیرون آمدن از میان ماسهها به طرف روشنترین افق یعنی دریا حرکت میکنند. مرغها و پرندگان دریایی، لاشخورها، خرچنگها از جمله دشمنان بچه لاکپشتها هستند و قبل از رسیدن به دریا آنها را شکار میکنند. در دریا نیز خطرات زیادی آنها را تهدید میکند و فقط تعداد کمی از بچه لاکپشتها، حدود یک درصد، به بلوغ میرسند.
دلفینها که در زبان فارسی به آنها تخس هم میگویند، باهوشترین حیوان آبزی تلقی میشوند. دلفینها در بیشتر نواحی خلیج فارس بهویژه در آبهای تنگه هرمز و آبهای بین جزایر دیده میشوند. یکی از انواع دلفینها به نام پوریوبز در جنگلهای حرا به طور دائم زندگی میکند و دلفینهای بینی بطری در جنوب جزیره قشم و در مجاورت جزیره هنگام و سالارک و هرمز زندگی میکنند و از گونههای بومی منطقه نیز محسوب میشوند.
علاوه بر اینها تا اوایل نیمه نخست تابستان دلفینهای گوژپشت در مجاورت قشم دیده میشوند و این گونهها مهاجر آبهای خلیج فارس هستند و ۵ تا ۶ ماه در این آبها میمانند. از دیگر دلفینهای خلیج فارس دلفین سیاه است که گونهای از نهنگهای خلیج فارس است که رنگ تیره بدن، آن را از سایر گونهها دلفینها جدا میسازد.
کوسهها جزیی از ماهیان غضروفی هستند که در خلیج فارس و دریای عمان ۱۹ گونه از آنها در قالب چهار خانواده زندگی میکنند. کوسهها حلال گوشتند و از ۴۰۰ گونه شناسایی شده در دنیا ۲۰ گونه مهاجم هستند که از این میان نیز فقط سه گونه به نامهای ببری، سفید و ماکو اشتباهی به انسان حمله میکنند که خوشبختانه این گونهها در خلیج فارس وجود ندارد.
به طور خاص ۷ گونه کوسه در آبهای خلیج فارس زندگی میکند که از میان آنها میتوان به کوسه ماهی درنده، کوسه گربه ماهی، نهنگ کوسه یا کوسه کر، کوسه سرچکشی، کوسه ماهی شکاری و کوسه ماهی گورخری اشاره کرد.
کوسه ماهیان علاوه بر تعادل اکولوژیکی دریاها، مصارف مختلفی در جهان دارند. پوست کوسه در برخی کشورها مصرف غذایی دارد، اما بیشتر پوست کوسهها در تهیه چرم استفاده میشود.
از چرم کوسه نیز در تهیه وسایل لوکس مانند کیف دستی، کفش، چکمه، بند ساعت، جاکلیدی، جلد هفت تیر و دسته چاقو استفاده میشود. همچنین از کبد این آبزی علاوه بر استخراج ویتامین A برای تهیه روغن استفاده میشود. تعدادی از کوسهها پوست با ارزشی دارند، در حالی که گوشت آنها بیارزش است. از طرف دیگر گوشت برخی از کوسهها مانند کوسه باله کوتاه در بازار از ارزش بالایی برخوردار است.
دندانهای کوسه دارای استفاده تزیینی و از غضروف آنها استفاده دارویی میشود. باله کوسه صادراتی است و سوپ باله از گرانترین غذاها در جنوبشرق آسیا به شمار میرود. استخراج مواد چربی از کوسه برای تهیه مواد آرایشی یا تهیه نخ بخیه از باله کوسه از دیگر کاربرد آن در صنعت است.
آبسنگهای مرجانی زیباترین چشماندازها را در خلیج فارس خلق میکنند، چنان که شاید از نظر زیبایی، هیچ محیط طبیعی دیگری در جهان قابل مقایسه با مناطق مرجانی نباشد. صدها و بلکه هزاران موجود کوچک و بزرگ با رنگهای زیبا و متنوع و بسیار شگفتانگیز، منظره بدیع و شگفتآوری را در مقابل چشمان بیننده پدید میآورد که توصیف آن امکان ندارد.
مرجانها به دو دسته کلی تقسیم میشوند: مرجانهایی که از خود آهک ترشح میکنند و به اصطلاح سفت هستند و ایجاد آبسنگ میکنند و دیگر مرجانهایی که آهکی نبوده و اصطلاحا نرم نامیده میشوند. عمده مرجانهای خلیج فارس از نوع آبسنگی هستند و وجود همین آبسنگهای مرجانی است که جلوهای بس زیبا به طبیعت جزایر ایرانی خلیج فارس بخشیده است. مرجانها معمولا در تمامی نواحی دریا یافت میشوند، ولی پراکنش انواع سخت یا آبسنگساز محدود به مناطق کم عمق جزایر و به وسعت صدها کیلومتر مربع است.
مرجانهای خلیج فارس عمدتا متعلق به دوران چهارم زمینشناسی و بسیار جوان هستند. متأسفانه مقدار زیادی از این مرجانها از بین رفتهاند که یکی از عوامل آن گل و لای موجود در رودخانهها است که پس از ورود به دریا باعث مسدود شدن مجراهای تغذیهای مرجانها میشود. ایجاد اسکلهها یا حفاریهای دریایی نیز باعث از بین رفتن مرجانها میشوند. ریختن فاضلاب و آبهای شهری، لنگر انداختن شناورهای صیادی و تجاری در اطراف جزایر که محل زیستگاه مرجانها است و همچنین خرید و فروش این جانوران آبزی برای کارهای تزیینی و استفاده دارویی از آنها از دیگر عوامل نابودی این جانوران بینظیر دریایی است.
صید صدف مرواریدساز در آبهای خلیج فارس از دیرباز پیشه بسیاری از ساحلنشینان خلیج فارس بوده است.
ارزش بالای اقتصادی، اشتغالزایی و کاربرد صدف در صنعت جواهرسازی و صنایع دستی دریایی مهمترین مزیت صید صدف مرواریدساز است. حدود ۸۰درصد مروارید طبیعی و با کیفیت جهان تا قبل از سال ۱۳۳۹ هجری شمسی در آبهای خلیج فارس صید میشد و بندر لنگه پس از بحرین دومین مرکز صید و صادرات مروارید و پوسته صدف مرواریدساز در خلیج فارس بود جزایر لاوان، شیدرو، هندورابی، کیش و بنادر نخیلو، چیروییه، میچائیل از مهمترین صیدگاههای صدف مرواریدساز در محدوده آبهای شهرستان بندر لنگه است که البته به علت کاهش شدید ذخایر صدف مرواریدساز صید این آبزی در چند سال اخیر در آبهای استان هرمزگان در خلیج فارس ممنوع شده است.
در
این قسمت ساز صدای تولید شده ، از برخورد مضراب با سیم ها تشدید می گردد و
در اثر چنین تشدیدی صدای موسیقی ایجاد میشود . کاسه سه تار( اغلب با
استفاده از چوب درخت توت ) و به دو روش ساخته میشود :
روش اول که در
گذشته به علت کمبود امکانات صنعتی بیشتر است ، تراشیدن تنه درخت توت و خالی
کردن آن بوده است که سه تار تهیه شده به این طریق را اصطلاحا” یک تکه ،
یکپارچه یا کنده ای گویند . در این روش که امکانات صنعتی و کارگاهی کمتری
اقتضاء میکند ، سازنده ساز در تهیه کاسه با تحمل زحمت و سختی بیشتری مواجه
است . مشکلات این طریق ، گذشته از صرف وقت و نیرو برای کندن (تراشیدن) چوب ،
به رعایت هماهنگی قطر کاسه در تمام قسمتها و مسائلی از این دست ارتباط
دارد .
روش دوم که امروزه بیشتر استفاده میشود ، ساختن کاسه سه تار از
تکه چوبهای بریده شده (ترکه) است که سه تار تهیه شده به این طریق به سه تار
ترکه ای معروف است . طبعا تهیه کاسه سه تار به هر کدام از دو شیوه مذکور
با مشکلاتی همراه است . در این روش گرچه مشکلاتی چون هماهنگی قطر قسمتهای
کاسه بسادگی قابل حل هستند ، با این حال سازنده ساز با مشکلات دیگری از
قبیل وصل درست اجزا (ترکه ها) سر و کار دارد .
نقش عمده کاسه ، در سه
تار ، تشدید صوت است . تشدید را میتوان به فرایند افزایش و آهنگین شدن
ارتعاشات صوتی پدید آمده توسط ابزاری غیر از ابزار مولد صوت تعبیر نمود .
این ابزار در سازهای مختلف ، متفاوت است . در سازهایی چون سه تار ، تار و
سنتور ، تشدید بوسیله کاسه یا جعبه و در سازهایی مانند نی ، تشدید به وسیله
لوله ساز انجام میپذیرد . بدیهی است که در سازهای کوبی یا ضربی مانند تنبک
نیز فرایند تشدید وجود دارد اما بواسطه موسیقایی نبودن صوت اینگونه سازها ،
آهنگین بودن صوت در آنها مصداق ندارد .
کاسه سه تار در دو اندازه بزرگ و کوچک ساخته میشود .
کاسه سه تار با صفحه چوبی پوشانده می شود . در قسمت پشت کاسه سیم گیر نصب
می شود و بر روی صفحه ، خرک قرار میگیرد . در مورد هر کدام از این اجزا
توضیح کوتاهی می دهیم :
صفحه بطور افقی بر روی کاسه قرار می گیرد . جنس صفحه هم از چوب درخت توت است .
خرک بطور افقی بر روی صفحه قرار می گیرد و سیمها روی آن واقع میشود . طول مفید و قابل استفاده سیم از شیطانک تا خرک است . در واقع بدون وجود خرک ، استفاده از سیمها غیر ممکن میشود زیرا برای امکان به ارتعاش درآمدن سیمها ، لازم است از صفحه فاصله داشته باشند .
در قسمتت انتهایی کاسه ، سیم گیر قرار میگیرد و سیمهای سه تار به آن وصل میشوند .
با ورود اولین پرواز آزمایشی در فرودگاه هندورابی، این جزیره آماده افتتاح زیرساخت های بندری و فرودگاهی است.
با ورود اولین پرواز آزمایشی در فرودگاه هندورابی، این جزیره آماده افتتاح زیرساختهای بندری و فرودگاهی از سوی رئیسجمهور شده است. این در حالی است که در بهمن سال ۸۹ و پس از تصویب و ابلاغ طرح الحاق جزایر هندورابی و فارور کوچک و بزرگ به محدوده منطقه آزاد کیش، هندورابی به این منطقه ملحق شد.
بر این اساس، حسن روحانی قرار است در سفر آتی خود به هندورابی، فرودگاه و بندرگاه هندورابی را افتتاح کند تا امکان سفر از مسیر هوایی به این جزیره ممکن شود.
این فرودگاه دوشنبه ۴ بهمن میزبان نخستین پرواز آزمایشی بود که در این پرواز، یک فروند هواپیمای y۱۲ با ۱۸ مسافر ساعت ۱۳ از جزیره کیش به مقصد هندورابی پرواز کرد و پس از گذشت ۱۲ دقیقه در فرودگاه هندورابی به زمین نشست.