روستای ورکانه همدان که به عنوان نگین گردشگری روستایی این استان شهرت یافته است با سنگهای لاشه که تمام کوچههای آن را احاطه کردهاند زیر نورهای موضعی به رنگ قهوهای سوخته در میآیند که تصاویر اروپای دوران رنسانس را یادآور میشود.
به گزارش خبرنگار مهر، تداخل نورهایی که از بالا و پایین دیوارها و خانهها را احاطه کردهاند با رفتن خورشید خود را بیشتر به رخ میکشند و زیبایی که تمام بافت این روستا به دلیل درخشندگیاش به دست آورده برای بسیاری از گردشگران جاذبهای مدرن در بافت سنتی محسوب میشود.
جاذبههایی که حتی مسئولان سازمانی همدان نیز از آن به عنوان نگین روستاهای همدان نام میبرند.
روستای ورکانه یکی از روستاهای دهستان الوند کوه شرقی در شرق شهرستان همدان است که در دامنه کوه قرار دارد و کوههای سرده در سه کیلومتری شمال شرقی، کوه سرخ بلاغ در سه کیلومتری جنوب غربی و کوه قرهداغ در چهار کیلومتری شرق این آبادی قرار دارند.
در هر کوچه این روستا که قدم میگذاری، فرش سنگی زیر پا، احساسی زیبا را در وجود انسان ایجاد میکند، تمام کوچهها جدولکشی شده و مانند شهری زیبا به نظر میرسد و چراغهای روشنایی زیبایی که مناسب سنگفرشهاست کنار پیاده رو تعبیه شده است.
این زیبایی وصف ناشدنی حاکم بر روستای ورکانه همدان در پی امضای تفاهمنامه میراث فرهنگی و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ایجاد شد و به دنبال آن زیباسازی روستای ورکانه در چند فاز انجام گرفت و حفظ معماری سنتی آن جلوه ای ویژه به خود گرفت.
این روستا زادگاه پرفسور توفیق موسیوند، سازنده نخستین قلب مصنوعی جهان است که در سال ۱۳۱۵ در این دیار چشم به جهان گشود.
روستای ورکانه همدان یکی از شش روستای گردشگری همدان است که نام آن در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و به عنوان منطقه ویژه گردشگری کشور مطرح شد.
بافت کالبدی روستای ورکانه همدان به دلیل ویژگی خاص فرهنگی، به عنوان میراثی ارزشمند از نیاکان به شمار میرود و حفظ و نگهداری آن را مورد تأکید قرار میدهد.
این روستا منطقه ای است که قدم زدن در کوچههای آن عظمت قدرت و زیبایی آن انسان را مبهوت میکند و آن را زیباتر از شهر به عنوان نگین همدان معرفی میکند.
این روستا مدتها به لحاظ وضع خاص خود از نظر موقعیت جغرافیایی و ارتباطی و توانمندی اقتصادی و زیرساختی در انزوا قرار داشته است و در سال های اخیر با کشف پتانسیل هایش رونق به سراغ آن آمده است.
روستای ورکانه در دامنه جنوبی زاگرس مرکزی قرار گرفته و روستاهای این منطقه به دلیل کوهستانی بودن و برخورداری از طبیعت زیبا از مناطق بسیار بکر به شمار میروند.
وجود درههای فراوان از جمله درههای زیبای یورد صفرخان، دره خان، تخته سنگ، جن دره و سوبلاغ در مجاورت روستا از خصوصیات طبیعی منطقه است به طوری که دره بارانی در جنوب و جنوب شرق آبادی واقع شده است و شیب عمومی این منطقه و وجود درههای فراوان در اطراف روستا موجب شکل گیری رودخانههای فصلی شده است.
رودخانه های فصلی ورکانه از ارتفاعات یخچالها سرچشمه میگیرند و بعد از عبور از اراضی سیمین ورکانه به رودخانه فصلی ارزانفود میریزند و سرچشمه گرفتن رودخانه دارستان (ارزانفود) از ارتفاعات روستای ارزانفود بر جاذبههای طبیعی منطقه افزوده است.
گذری بر کوچه پس کوچههای روستای سنگی ورکانه در فصل تابستان، نشان دهنده پرورش درختان گردو، سیب و زردآلو در حیاط برخی از واحدهای مسکونی است.
در روستای ورکانه باغهای سرسبز، اراضی و فضاهای سبز، نقطه مثبت و پتانسیل فعال برای برنامه ریزی جهت جذب گردشگر محسوب میشود زیرا باغ به عنوان فضای اصلی زندگی برای مردمان این روستا مطرح است و در جای جای زندگی افراد رخنه کرده است به طوری که حضور باغ، هر چند کم وسعت، در حیاط خانهها به وفور دیده میشود.
گذشته از این، محور ارتباط اصلی روستا از شهر همدان نیز دارای مناظر و چشم اندازهای زیبایی است که میتواند به عنوان محوری توریستی مطرح شود زیرا وجود چشم اندازهای زیبا و مناظر بدیع این محور را یکی از پتانسیلهای بالفعل شهر همدان کرده است.
این محور از جاده همدان – ملایر منشعب میشود و پس از عبور از سد اکباتان و روستاهای یلفان، شمس آباد و علیآباد به ورکانه می رسد.
برخی بناها و فضاها که بیشتر در بخش مرکزی روستا و جاهایی که قدمت بیشتری دارند، شامل بناهای سطوح و فضاهای پر و خالی در هم ادغام شده هستند که بافت همگن ایجاد کردهاند.
در این فضا و بافت، تراکم بناها شدید است و معابر طراحی شده در این منطقه عرض کمی دارند. برخی بناها نیز به لحاظ ترکیب مربوط به دوره جدید هستند و به لحاظ ترکیب بندی و بافت از نظم خاصی برخوردارند و در این بخش از بافت، در حیاط، باغ وجود دارد و بر زیبایی فضا افزوده است.
فضاهای باز روستا روی هم رفته ۶۲ هزار و ۵۶۹ متر وسعت دارند که ۱۷ هزار و ۲۰۷ مترمربع آن را معابر، چهار هزار مترمربع آن را فضای باز، ۲۰ هزار و ۲۸۶ مترمربع آن را عرصههای ساختمانی و ۲۱ هزار و ۷۶ مترمربع آن را باغها و اراضی تشکیل میدهند.
روستای ورکانه به لحاظ کار و استفاده از مصالح بومی و محلی به خصوص مصالح سنگی منحصر به فرد است و کاربرد سنگ به صورت یک مصالح عام و متعارف در چهره و سیمای روستا خودنمایی میکند.
کاربرد سنگ نه تنها در پی، بلکه در قسمت اعظم بناها در ساخت دیوارهای باربر و دیوارهای محوطه و حیاطها مورد استفاده قرار گرفته است و اکثر سنگ لاشه است که توسط ملات گل کار شده و پهنای این دیوارهای سنگی در طبقه همکف به یک متر هم میرسد و تنها عامل اتصال در دیوارهای سنگی نیز استفاده از تیرهای چوبی است.
سنگ، سنگ لاشه، سنگ مالون، خشت و آجر انواع مصالح متعارف ساختمانی در ابنیه روستای ورکانه است و عنصر سنگ به عنوان اصلیترین مصالح در ابنیه روستای ورکانه بیش از هر چیز در بازدید از روستا به چشم میخورد و به نظر میرسد کاربرد سنگ در روستا به علت فراوانی این عنصر در روستا و سختی و مقاومت آن در برابر تغییرات جوی و همچنین کمبود آجر و خشت در منطقه بوده است.
پیشینه روستای ورکانه به بیش از ۴۰۰ سال میرسد و آنچه از تاریخ برمیآید اینکه نخستین و قدیمیترین محله آن، محله درب مسجد است.
روستای ورکانه مجموعه ای از چند محل است که هر کدام از چندین واحد همسایگی و مسکونی تشکیل شده اند و در محله درب مسجد که قدیمیترین محله روستای ورکانه به شمار میرود مسجد، حمام و مخابرات قرار گرفته است.
در محله کردها نیز که در شرق روستای ورکانه و ورودی آن جای گرفته، تنها مدرسه روستا واقع شده است و خرمن جا که به محله خرمنی معروف است در این محله قرار دارد.
محله عباسآباد سومین محله روستاست که در مناطق تازه توسعه یافته قرار دارد و غیر از نانوایی و یک آسیاب، کاربری دیگری در آن استقرار ندارد.
روستای ورکانه به دلیل اینکه در پیرامون آن معادن سنگ به فراوانی مشاهده میشود، نام ورکانه را به خود گرفته و وجه تسمیه روستای ورکانه را معادل محلی که در نزدیکی معدن یا ورکان است، آوردهاند و شاید ورکانه را به دلیل قرار گرفتن این روستا در کنار رود و جوی آب به این نام خوانده اند زیرا در زبان کردی، کانه به معنای چشمه است.
در روستای ورکانه مانند سایر روستاهای استان، ریشسفیدان جایگاه خاصی دارند و در زمانهای قدیم نیز نظام تصمیم گیری و قدرت بر اساس ارباب رعیتی بوده است.
در آن زمان نقیخان قراگوزلو، خان روستا بوده و بعد از او نیز دخترش ارباب و حاکم روستا شده است و در حال حاضر نیز اصطبلی که در دو کیلومتری جنوب روستا ساخته شده، بقایایی از آن زمان است.
این اصطبل در سالهای پیش از انقلاب به عنوان مرکز پرورش اسب دربار مطرح بوده و در حال حاضر نیز جز آثار دیدنی روستا به شمار میرود.
این بنا دارای طول و عرضی به ابعاد ۷۵ در ۲۲ متر و با زیربنای کل یک هزار و ۶۵۰ مترمربع ساخته شده و دارای یک حیاط مرکزی است که در دو طرف حیاط فضای نگهداری اسب وجود داشته و دو ضلع دیگر، ورودی و انبار علوفه بوده است.
ورودی اصطبل در ضلع شمال شرقی بناست و در ضلعهای شرقی و غربی انبار علوفه و فضای نگهبانی تعبیه شده و کف انبارها از کف حیاط در حدود یک متر پایینتر است.
قلعه اربابی نیز بنایی است که ساختمان آن با پلان چلیپایی طراحی شده، مربوط به مهری خانم، ارباب روستا بوده است.
این بنا در ابعاد ۱۲×۲۰ متر و با زیربنای ۳۳۰ مترمربع در دو طبقه ساخته شده است و طبقه دوم در قسمت مرکزی بنا ایجاد شده است.
ورودی بنا نیز از طبقه همکف و طبقه اول و از ضلع شرقی بنا صورت میگرفته است و دو پله از دو طرف ورودی طبقه همکف به طبقه اول منتهی میشود.
این بنا در فاصله ۱۰۰ متری در ضلع جنوبی روستا و در بستر سبز کوهپایه و مشرف به روستا واقع شده است.
وجود گورستان ساده ای در روستای ورکانه که در آن هیچ سنگ قبری دیده نمیشود از دیگر مواردی است که مورد توجه قرار دارد.
در روستای ورکانه تنها یک مسجد و آن نیز در ضلع جنوبی روستا وجود دارد که بنای آن نوساز است و با مصالح جدید ساخته شده است.
نمای ساختمان مسجد از آجر کار شده و وضوخانه، فضاهای پشتیبانی و خدماتی مسجد در اطراف آن قرار دارد. این مسجد به لحاظ معماری داخلی کاملا ساده است و یک محراب کوچک با کاشیکاری اندکی در اطراف محراب در آن ساخته شده است.
روستای ورکانه همدان که به عنوان زیباترین روستای استان همدان معرفی شده است این روزها پذیرای شمار زیادی از مسافران است و فضای سبز و با نشاط آن روزهایی به یاد ماندنی را بدرقه راه میهمانان همدان می کند.
ورکانه در فصلهای بهار و تابستان علاوه بر پذیرا بودن اقوام کوچنده و چادرنشین، گردشگران و مسافران زیادی را به خود جذب میکند و ییلاقهای تخته سنگ و دریخان، باغهای گردو، سیب و بادام از محبوبترین گزینههای یک سفر خانوادگی برای مردم همدان و سایر شهرهای دیگر محسوب میشود.
تابستانهای خنک و دلپذیر و زمستانهای سخت و خشن دستاورد اقلیم کوهستانی برای ورکانه است که شبها همچو نگینی در دل کوه میدرخشد.
چهره روستا همیشه تمیز و بهداشتی است و همین پاکیزگی و نورهای درخشنده کوچهها پس از غروب آفتاب، ورکانه را به یکی از زیباترین و پرطرفدارترین روستاها در بین مردم همدان تبدیل کرده است.
جلیل شهناز را می توان به جرات بنیانگذار سبکی در تارنوازی نامید که در دوران حکومت مکتب تهران بر موسیقی ایرانی، تار ملیح مکتب اصفهان را به اوج شکوفایی خود در پایتخت رساند. دورانی که بعد از تاثیرات استاد وزیری با پیش زمینه بزرگانی چون آقا حسینقلی و درویشخان، قدرت نوازندگی در قوت مضراب و سرعت پنجه خلاصه می شد، نوعی تارنوازی در اصفهان و از خاندان هنر پرور شهناز شروع شد که با نبوغ جلیل شهناز (پسر کوچک خانواده) به اوج زیبایی و شکوه خود رسید.
شهناز تار را به گونه ای معرفی کرد که تکنیک صرفا” منحصر به دُرّابها و ریزهای قوی و نیز پاساژهای سریع خلاصه نمی شد، بلکه مالش، ویبراسیونها (روی سیم و خرک)، پنجه کاری استفاده از تمام قسمتهای مضراب خور تار از خرک تا روی نقاره، اجرا دستگاهها با کوکهای متنوع نیز بخش عمده ای از تکنیک نوازندگی تار را تشکیل می داد. با ملاحظه سطحی بر شیوه نوازندگی استاد شهناز اولین نکته ای که به ذهن متبادر می شود، سادگی و ایجاز جملات و نیز روانی تحریر ها و آواز می باشد ولی با بررسی دقیق و همه جانبه در فن نوازندگی ایشان، سادگی و روانی شکل دیگری برخود می گیرد.
به
عبارت دیگر نغمات در عین سهولت ظاهری از لحاظ تکنیکی بسیار مشکل و حتی
گاهی (در اجرا) غیر ممکن است و این مصداق بارز امری است سهل و ممتنع از
اینرو آمیختگی غیر محسوس مفاهیمی چون سهولت و دشواری، ایجاز و پختگی، لطافت
و صلابت در تار استاد، باعث شده عده ای ساده انگارانه از کنار عظمت هنر
این شهسوار تار عبور کنند و با بکار بردن اصطلاحاتی چون شیرین نوازی،
موسیقی عامیانه گلستان همیشه خوش شهناز را در حد گلبنی پنج شش روزه تنزل
دهند.
دوران تار نوازی استاد جلیل شهناز را می توان به سه بخش عمده
تقسیم کرد: بخش اول زمانی است که استاد در جوانی و در اصفهان خلاقیت و
استعداد خود را شهره همگان کرده بود.
برنامه های متعدد به همراه استاد
حسن کسائی و با آواز خوانندگان مشهور آن زمان مثل تاج اصفهانی، ادیب،
طاهرپور در رادیو اصفهان و اجراهای خصوصی فراوان با این اساتید خود دلیلی
بر مدعی است. اصولا” روش نوازندگی استاد در این زمان متاثر از الگوی متداول
تارنوازی در آن عصر بوده که البته ایشان این الگو را اندکی با ملاحت
اصفهان ادغام کرده بودند.
با سفر استاد به تهران و اقامتشان به عنوان کارمند افتخاری شهرداری بخش دوم از زندگی هنری استاد شروع شد. این زمان مصادف بود با پخش برنامه های تخصصی موسیقی از رادیو و تلویزیون که جلیل شهناز از تکنوازان بی بدیل این دوران بودند. امکانات ضبط و استودیو های تازه به خدمت گرفته رادیو تلویزیون این فرصت را به ایشان داد تا بتوانند با پنجه و مضراب سحر آمیز خویش دل هر شنونده و بیننده ایرا سخر کنند.
ضبط برنامه های فراوان و نیز کنسرت های مختلف با نوازندگان و خوانندگان معروف آن عصر در تهران حاصل این دوران است.
بطور کلی عوامل محیطی و اجتماعی و نیز همراهی با هنرمندان و بزرگان آن
دوران شرایطی را برای استاد رقم زد که تاثیری بس عمیق در شیوه نوازندگی وی
ایجاد کرد. در این سالها دیگر آن ریزها، درابها و چهار مضرابهای سرعتی
(مانند گذشته) خبری نبود و اینها همه جایخود را به ویبراسیونهای متعدد روی
سیم و خرک و نیز مالشها و پنجه کاریهای مسحور کننده و کلا” طمائنینه انتقال
فراوان احساسی داده بود. تنوع مضراب در آواز و چهارمضراب، کوکهای بدیع،
خلق فی السائه ملودی و استفاده از هزاران هزار نکته و ظرایف تکنیکی در تار
که تنها از دست جادویی جلیل شهناز ساخته است از خصوصیات بارز این دوران می
باشد. بدون شک همین بخش از زندگی استاد باعث جاودانگی و کمال هنری قله تار
ایران گردید.
دوران سوم هنری استاد مصادف بود با توقف برنامه های موسیقی رادیو و تلویزیون که پراکندگی اساتید موسیقی را در بر داشت.
اجرای کنسرت با مشکلات فراوان روبرو و به دلیل شرایط اجتماعی حاکم موسیقی
ما محدود به آهنگهای انقلابی و میهنی شده بود؛ و این وضع با روحیه تغزلی
جلیل شهناز همگونی نداشت؛ خصوصا” جنگ!
با این وجود نمونه هایی که در
این دوران مخصوصا” در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ از ایشان سراغ داریم
نشان از اوج کمال و پختگی این شاهناز هنر جلیل موسیقی است.
تکنوازی و
دونوازی بهمراه تنبک در داخل و خارج از کشور، ضبط کاستهای مختلف چه بصورت
تکنوازی یا جواب آواز، کنسرت بهمراه گروه اساتید (گروهی که تمام اعضای آن
به معنای واقعی استاد بودند) به سرپرستی استاد فرامرز پایور بخشی از زندگی
باشکوه هنری استاد شهناز را در این دوران تشکیل می دهد.
آخرین اجرایی
که از استاد شهناز پخش شده مربوط است به همایش چهره های ماندگار و به
درخواست دست اندرکاران این برنامه ایشانبه نوازندگی پرداختند که با وجود
ضعف جسمانی و عدم آمادگی قبلی هنوز نشانه هایی از نبوغ و تسلط ایشان در
نوازندگی به چشم می خورد.
آن نه روی است که من وصف جمالش دانم این حدیث از دگری پرس که من حیرانم
«سه
تار» سازی است که در خانه های اغلب هموطنان شهرنشین یافت می شود. برخی ها
آن را می نوازند و برخی نیز از آن برای زیباتر کردن محیط خانه شان بهره می
برند. برخی بر این باورند که دلیل محبویت سه تار، ارزانی و سهولت نواختن آن
است. اما برخی دیگر، دلنشینی صدای آن را بر ارزانی و سهولت نواختنش، قوی
تر می دانند. با این همه، سازسازان زیادی هستند که به ساختن این ساز
مشغولند و برخی اوقات هم می بینیم که دستفروش ها در کنار جاده ها و خیابان
ها در حال فروختن این ساز هستند که گرچه شان آن را در چنین رفتاری پائین می
آورند، اما خود این کار نشان آن است که سه تار هم محبوبیت زیادی در بین
مردم دارد و هم توجه سازسازان را به خود جلب کرده است.
در اینجا بد
نیست که به مراحل ساختن ساز سه تار نگاهی بیندازیم تا متوجه شویم که این
صدای دلنشین و مسحورکننده، چگونه از میان چند تکه چوب خشک و چند سیم برمی
آید. ساختن سه تار، هشت مرحله دارد که عبارتند از: ساخت الگو و قالب سه تار
و ساخت کاسه های یک تکه، ساختن دوره و ترک ها و پختن و تنگ گذاشتن آنها،
چسباندن دوره و ترک ها و ساخت کاسه های یکپارچه، ساخت و نصب دسته، ساخت و
نصب صفحه، ساخت شیطانک، سیم گیر، خرک و گوشی ها، تعبیه سوراخ های روی صفحه و
رنگ کاری و پرده بندی و بستن سیم ها.
سه تار دو نوع کاسه دارد؛ یک تکه و ترکی یا چندتکه. در کاسه یک تکه، یک تکه چوب به ابعاد ۱۶×۱۶×۲۷ از چوب درخت توت لازم است که نباید کاملاً خشک باشد تا به هنگام تراش ترک برندارد یا نشکند. این چوب حتی الامکان بدون گره بوده و از تنه درخت توتی است که در مناطق خشک روییده است و قطر تنه آن باید تا حد امکان بیشتر از۶۰ سانتی متر باشد. سپس توسط ابزار مختلفی همچون اره برقی، چوب ساب و… در یک طرف چوب قوس بیرونی کاسه درمی آید. سپس به وسیله مغار، درون کاسه، کنده کاری می شود. آنگاه توسط انواع سمباده ها، درون و بیرون کاسه صیقل داده می شود که این کار نیاز به زمان زیادی دارد. اما در نحوه ساخت کاسه های ترکی یا چندتکه روش دیگری به کار برده می شود. در این روش کاسه با چسباندن قطعات چوب که به شکل های مشخصی بریده شده اند ساخته می شوند. قطعه چوبی که به لبه صفحه وصل می شود دوره یا پیشانی نام دارد. برای ساختن کاسه به این روش سازندگان سه تار معمولاً از قالب های آلومینیومی استفاده می کنند.
ما باید برای ساختن ترک ها و دوره، الگوی آنها را داشته باشیم. ارتفاع دوره در قسمت وسط آن یعنی همانجایی که سیم گیر بسته می شود از ۵ تا ۸ سانتیمتر و در دوسر انتهایی خود که روی گلویی می چسبد معمولاً ۵تا۸ میلیمتر است و پهنای ترک بر حسب اینکه کاسه ها چند ترک باشند کم یا زیاد می شوند. در برخی موارد، روی ترک ها طرح های مختلف و زیبایی نیز کشیده می شود. این طرح ها را روی یک ورق نازک فلزی مانند ورق های فولادی می کشند که برای ساختن لوله بخاری از آنها استفاده می شود. چوب دوره قطعه چوبی به ابعاد ۶۰سانتیمتر طول۸ سانتیمتر عرض و ۳/۰ سانتیمتر ضخامت و از چوب توت بدون گره و با الیاف های موازی و سالم و بدون عیب و نقص است.
ابتدا ما طرح دوره را روی دوره می کشیم و کنار خطی را که کشیده ایم می بریم طوری که خط روی چوب دوره باقی بماند. بعد به وسیله قرص چرخ سمباده جای بریده شده را گونیا می کنیم. ممکن است این عمل در دوره و در ترک ها به وسیله رنده نجاری انجام شود که ما این روش را پیشنهاد می کنیم. بعد از اینکه پل را روی صفحه چسباندیم باید قلاب هایی روی این چوب پیچ کنیم که در موقع جمع کردن کاسه وجود این قلاب ها ضروری است.
دسته سه تار از چوب گردو
یا بعضاً از دیگر چوب های خوشرنگ و خشک ساخته می شود. طول چوب دسته سه تار
تقریباً ۶۵ سانتیمتر و ضخامت آن در سر دسته ۱۸×۱۸ میلیمتر و در جایی که به
گلویی کاسه متصل می شود ۲۸×۲۸ میلیمتر است.
پس از رندیدن چوب دسته
ابتدا ۶ سانتیمتر از محل اتصال را با گونیا و مداد مطابق شکل و با مشخصات
زیر اندازه می زنی،م توجه به این نقطه خیلی مهم است که حلقه های سالانه چوب
باید تقریباً عمود بر دسته باشند ویا به عبارت دیگر دسته باید در امتداد
رک ها باشد و بنابراین عرض دسته را به سه قسمت تقسیم می کنیم. قسمت میانی
(زبانه) ۱۰ میلیمتر و دو قسمت طرفین زبانه (بر زبانه) هر یک ۹ میلیمتر.
زبانه به دلیل اتصال به کاسه باید به اندازه کافی محکم باشد به همین دلیل
ممکن است زبانه را ۱۲ میلیمتر و برهای زبانه را هر کدام ۸ میلیمتر نیز در
نظر بگیرند. پشت دسته را نیز در زیر زبانه به اندازه بر زبانه اندازه می
زنیم و بعد قسمت هایی را که باید بریده شود مشخص می کنیم و علامت می زنیم.
ابتدا برهای دو طرف را می بریم بعد بر زیری را نیز برش می دهیم.
پس از فراگیری تئوری موسیقی بصورت خلاصه به سراغ تمرینات عملی بروی ساز خواهیم رفت اما پیش از شروع تمرینان می بایست سازتان را کوک نمایید. کوک کردن ساز از اهمیت سزایی برخوردار می باشد زیرا نواختن و تمرین ساز بدون کوک درست نه تنها نتایج مناسبی را نخواهد داشت بلکه موجب از بین رفتن حساسیت گوش به عنوان اصلی ترین عامل مهم نوازندگی خواهد بود. در گذشته هنرجویان ساز تار و سه تار پس از سال ها تلمذ در نزد استاد مربوطه توانایی فراگیری روش های کوک کردن ساز تار و سه تار را می آموختند. این روش ها اغلب بر مبنای حساسیت گوش و اتکا به قوه ی شنوایی هنرجویان ارائه می گردید. در شیوه های اموزش مجازی که سعی در ارائه سریع تر مطالب از یکسو و عدم دسترسی مستقیم و حضوری استاد سه تار از سوی دیگر است، می توان از نرم افزار ها و یا ابزار های موجود در سطح اینترنت و بازار استفاده نمود. در زیر به روش های کوک کردن ساز سه تار و تار ، مبنا و انواع کوک های متداول در میان نوازندگان تار و سه تار خواهیم پرداخت:
همانگونه که در پست قبل اشاره شد، از ابزارهای مانند تیونر برای کوک کردساز استفاده می نماییم. اگرچه تیونر ابزاری دقیق و کارامد برای تمامی نوازندگان محسوب می گردد اما بهتر است کوک کردن را پس از طی چند سال از اموزش خود نزد استاد مربوطه بصورت گوشی فراگیرید. تا علاوه بر تقویت دقت و حساسیت گوشتان به درک صحیح و بهتری از کوک ساز برسید. در هر حال شرایط اموزش آنلاین موسیقی ایجاب می نماید که از روش های دیگر کمک آموزشی نیز در جهت فراگیری استفاده نماییم. ابزار های معرفی شده در پست قبلی نیز به خوبی نیاز اولیه شمارا برای کوک نمودن سازتان توسط خود برطرف می نماید.
نحوه کار با تیونر را در ادامه شرح خواهیم داد:
ساز سه تار دارای چهار سیم می باشد.که دو سیم اول آن مجزا و سیم های سوم و چهارم سه تار نیز معمولا بصورت مشترک و یکسان کوک می گردند.
در موسیقی ایرانی مبنای واحد و مشخصی برای کوک سازهایی چون تار و سه تار موجود نمی باشد و نوازندگان غالبا بر اساس سلیقه شخصی و حس و حال خود در لحظه ساز را با اندک تغییراتی کوک می نمایند. این امر در ابتدا کمی موجب سردرگمی هنرجویان و علاقه مندان می گردد اما در ادامه موجب تنوع در صدادهی و رنگ آمیزی صوتی ساز ها می گردد.
به عنوان مثال سیم اول سه تار که به سیم DO نیز مرسوم می باشد در ساز بسیاری از اساتید با تغییراتی در کوک بروی نت های متفاوتی چون Si ، La و … نیز کوک می گردد. دلیل این امر تنها سلیقه شخصی نوازنده و فیزیک صوتی ساز وی می باشد. ما نیز بر همین اساس و بر مبنای شیوه های متداول اقدام به تعیین نت هر سیم خواهیم نمود.
همانطور که گفته شد سیم اول را سیم Do می نامند و منظور نت اول چرخه ی توالی نت ها (دو) می باشد.در سازهایی مانند سه تار می توانیم بسته به نوع ساز کمی این سیم را شل تر نموده و بروی نت هایی همچون Si و Si (بمل) و یا La , … نیز کوک نماییم. کوک پیشنهادی برای آْموزش ما برای سیم اول نت Si می باشد. جدای از بحث سلیقه ای با وجود ضخامت سیم های سه تار و عدم تسلط هنر جویان در کوک امکان پاره شدن سیم در نت های بالاتر همچون نت مبنا ( دو) نیز جود دارد و کوک کردن سیم اول بروی نت سی ازین امر نیز تا حدودی جلوگیری خواهد نمود.
حال به سراغ تیونر خواهیم رفت و پس از روشن نمودن آن، بروی سیم اول مضراب می زنیم علامت های نشان دهنده ی روی تیونر نشاندهنده نت های موسیقی می باشند.
همانطور که اشاره شد سیم اول را بروی نت Si کوک می نماییم. یعنی پس از نواختن مضراب بروی سیم اول سه تار، طبق جدول فوق دستگاه مترونوم می بایست نت B را نشان دهد. درصورت چرخاندن بیش از حد گوشی ساز با سفت شدن بیش از حد آن، امکان پاره شدن آن بسیار می گردد. توصیه می گردد با وجود آشنایی نداشتن به نحوه کوک در ابتدا، پس از هربار چرخاندن گوشی به آرامی به سیم نواخته و با دستگاه نت مورد نظر را چک نمایید تا به نت مورد نظر برسید. همانطور که گفته شد سیم های سه تار معمولا بالارفتن کوک را تا حدود نت های DO , Re تحمل می نمایند و سپس پاره خواهند شد.
پس از کوک نمودن سیم اول نوبت سیم دوم می رسد. سیم دوم نیز به نام سیم سل Sol شناخته می شود که به دلیل اینکه سیم اول نیم پرده پایین تر از نت دو یعنی بروی نت سی کوک گشته است، سیم دوم را نیز به جای سل نیم پرده پایین تر می آوریم. بدین ترتیب سیم دوم با توجه به علامت های مترونوم و بر طبق جدول بالا بروی F (دیز) کوک می گردد.
در دروس اولیه و مراحل ابتدایی نوازندگی دوسیم سوم و چهارم را که به سیم های بم نیز معروف می باشند یکسان و مانند سیم اول کوک می نماییم. یعنی طبق توضیحات فوق در صورتیکه سیم اول بروی نت سی و حرف B بروی مترونوم کوک گردیده است دو سیم سوم و چهارم را نیز طبق سیم اول بروی همان نت سی و با ترتیب توضیح داده شده کوک می نماییم.
* قبل از شروع به کوک نمودن ساز در صورت نداشتن تیونر می توانید از اینجا برنامه های تیونر با قابلیت نصب رایگان بروی موبایل را دانلود نموده و پس از نصب بروی گوشی از آن ها استفاده کنید.
* گوشی های سه تار وظیفه تنظیم کوک را درین ساز برعهده دارند. برای کوک نمودن ساز ابتدا سیم مورد نظر را دنبال نموده تا به گوشی همان سیم برسید.در بسیاری از موارد چرخاندن گوشی اشتباه موجب پاره شدن سیم ساز می گردد.
* با چرخاندن گوشی سه تار به سمت راست سیم سفت تر گشته و کوک بیشتر می گردد. برای کم نمودن کوک و رسیدن به نت های پایین تر گوشی را به سمت مخالف می چرخانیم.
* از چرخاندن یکباره سیم خودداری نمایید. در صورتیکه گوشی ها توان نگهداری کوک را نداشته باشند در اصطلاح می گوییم ساز کوک خالی می کند. برای رفع این مشکل به آرامی سیم را شل نموده و به آرامی بدون جداکردن سیم گوشی را تا نیمه از حفره مربوطه بیرون آورده و یکبار دیگر در جای خود قرار دهید. هنگام قرار دادن با اندکی فشار گوشی را در جای خود محکم نمایید.و سپس اقدام به کوک نمودن ساز فرمایید. در صورت تکرار مشکل فوق می بایست ساز توسط یک تعمیرکار سرویس گردد.
* برای افزایش کوک گوشی هارا در شعاع اندکی چرخانده و اینکار را با دقت و حوصله انجام دهید و پس از هربار چرخش و توقف دوثانیه ای به منظور ثابت گشتن سیم در محور حرکت خود اقدام به مضراب زدن و چک کردن کوک فرمایید.
حجتالاسلام
محمدعلی زم، معاون فرهنگی و هنری دبیرخانه شورای هماهنگی مناطق آزاد کشور،
هندورابی را جزیره «اندیشه و طبیعت» دانست و با اشاره به جمعیت اندک این
جزیره، گفت: باید کاری کرد که هنرمندان، اندیشمندان و نخبگان بهعنوان
جمعیت ساکن در جزیره مجذوب منطقه شوند. زیرساختهای این جزیره باید با
استفاده از مصالح بومی از آسیبها مصون بماند و جزیره به یک «اکو موزه»
تبدیل شود. طراحی و اجرای یک معماری ایرانی اسلامی بومی از ضرورتهای این
جزیره است تا این منطقه از گسترش ژولیدگیهای حاکم بر معماری شهرسازی که در
کیش وجود دارد،
مصون بماند. تعیین کاربری جزیره بهعنوان منطقه گردشگری یک اقدام پسندیده
است و حضور اهالی فرهنگ و هنر میتوانند به جذابیت آن کمک شایانی کند.
حجتالاسلام زم جزیره هندورابی را یکی از اکو موزههای بزرگ و تاثیرگذار بر
فرهنگ امروز دانست که نسلهای آن تحت هجمه مدرنیته، از گذشته خود فاصله
گرفتهاند و در صورت رعایت اصول فرهنگی در بازسازی و بازنمایی آن میتواند
یکی از قطبهای مهم گردشگری فرهنگی قلمداد شود.
نقش بخش خصوصی در توسعه هندورابی سازمان منطقه آزاد کیش
موفق شده با جذب سرمایهگذار، نخستین گام را در توسعه جزیره هندورابی که
یکی از جزایر بکر ایرانی و دارای ظرفیتهای فراوانی برای توسعه گردشگری
است، بردارد. مسوولان و مدیران ارشد سازمان منطقه آزاد کیش، اراده مطمئنی
برای راهاندازی شرایط جزیره هندورابی و گشت گردشگری در آن از خود نشان
دادهاند. همین باعث تشویق سرمایهگذاران و ورود آنان به این پروژه عظیم
عمرانی شده است. مسعود صالحی، پروژههای اجرایی شرکت میکا کیش در جزیره
هندورابی را شامل دو بخش دانست و گفت: این بخشها، سایت گردشگری جزیره
هندورابی و همچنین سایت جادهای و عمرانی توسعهای چون احداث ویلاهای روی
آب، ایجاد حوضچهها، موجشکن و اسکله است. سایت گردشگری جزیره هندورابی
شامل سه بخش سایت اقامتی کوتاهمدت روزانه (مناسب تورهای چند ساعته)، سایت
اقامتی بلندمدت تختی (اقامت شبانه، مناسب تورهای یکروزه و یکشبه) و
همچنین امکانات رستورانی و فضاهای تفریحی و گردشگری است. بخش بلندمدت
پروژه عمرانی جزیره هندورابی، پروسهای طولانیتر و کلانتر است که شامل
تکمیل رینگ دور جزیره نیز میشود. این جاده، راه دسترسی به جزیره را مهیا
خواهد کرد و ۱۹ کیلومتر طول آن خواهد بود. بخش زیرساختی هندورابی، پروسهای
سنگین و حجیم از اقدامات اجرایی از جمله تامین آب و برق مصرفی بود که نصب
دستگاههای آب شیرینکن و ژنراتورها را الزامی میکرد. همچنین تامین شرایط و
بستر لازم جهت تردد مسافرین و گردشگران مطرح بود که توسط اسکلهای برای
پهلوگیری کشتیها و تردد مسافرین فراهم میشد. در این راستا حدود ۴کیلومتر
کابل برق و لوله های آبرسانی در زیر زمین اجرا شده است. و دستگاههای تصفیه
فاضلاب مناسب با محیط خریداری و نصب گردید
بازدید
رییس جمهور از جزیره هندورابی در حاشیه سفر دو روزه حسن روحانی به جزیره
کیش، رئیس جمهور با بالگرد به جزیره هندورابی رفت و چند ساعتی را هم در این
جزیره گذراند. او پس از بازدید از فعالیتها و اقدامات صنعتی و فرهنگی
انجامشده در این جزیره اقدام به کاشت یک نهال در جزیره هندورابی کرد. دکتر
روحانی در جریان این بازدید در جمع خبرنگاران گفت: «ظرفیتهای خوبی برای
توسعه گردشگری حلال در جنوب ایران، جزایر و سواحل خلیج فارس وجود دارد.
جزیره هندورابی با ویژگی بارز بکر و دستنخورده بودن، منطقهای مناسب برای
دوستداران طبیعت، مردم ایران و خانوادههاست تا از این محیط آرام و طبیعی
با امکانات خوبی که برای آنها مهیا شده، بهره ببرند. فعالسازی همه جزایر
خلیج فارس در راستای توسعه گردشگری کاری لازم و قطعی است و نکته حایز اهمیت
درخصوص جزیره هندورابی فعالیت سرمایهگذاران بخش خصوصی برای رونق این
جزیره است و سازمان منطقه آزاد کیش تنها زمینه و شرایط را برای این
سرمایهگذاران فراهم کرده است. برای رسیدن به پیشرفت واقعی در کشور نیز
دولت باید با فراهم کردن شرایط، سرمایهگذاری، فعالیت را بر عهده مردم
گذارد. امسال سال فعالیت اقتصادی و فرهنگی است و در همین راستا شکوفایی و
توسعه جزایر جنوب جزو سیاستهای این دولت است. همانطور که میدانید، جزیره
هندورابی فاصلهای هشت کیلومتری با سواحل خلیج فارس و همچنین تنها ۲۸
کیلومتر فاصله با جزیره کیش دارد و این یک حسن بسیار مهم برای جزیره
هندورابی به حساب میآید.» روحانی ابراز امیدواری کرد جزیره هندورابی به
منطقهای آرام و زیبا تبدیل شود تا با سفر به این جزیره روحیه نشاط و امید
در خانوادهها افزایش یابد.
بهرهبرداری از فرودگاه هندورابی تا پایان سال
مدیرعامل سازمان مناطق آزاد کیش مدتی پیش، از جانمایی و تهیه طرح فرودگاه
اختصاصی جزیره هندورابی خبر داد و تاکید کرد جانمایی و طرح فرودگاه اختصاصی
جزیره هندورابی متناسب با چشمانداز توسعه این جزیره و برمبنای طرح جامع
صورت گرفته است. او گفت: با توجه به تهیه و آمادهسازی طرح این فرودگاه با
همکاری مشاور طرح جامع هندورابی و با همکاری مشاور فرودگاهی ایمن راه،
عملیات اجرایی فرودگاه جزیره هندورابی بهزودی آغاز میشود. مونسان افزود:
با توجه به درخواست رییس جمهور درخصوص توسعه هندورابی در کوتاهترین زمان،
تلاش میکنیم فرودگاه هندورابی در انتهای سال به بهرهبرداری برسد. به گفته
مدیرعامل سازمان مناطق آزاد کیش، هدف از احداث این فرودگاه ایجاد تسهیلات
لازم برای تردد گردشگران و سرمایهگذاران به آنجاست.